"خاخام انشان(هخامنشیان)"  و زبان آنها

 

در سنگ نبشته "نبونید"، باقی مانده از زمان دولت بابل، کورش خود را شاه "انشان" نامیده، میخوانیم: -"شاه آستیاک در ششمین سالگرد حکمرانی اش سپاه خود را علیه  "انشان" سفربر کرد. سپاه آستیاک شاه خود را عزل و حاکیمیت را به کورش، شاه "انشان" تسلیم کرد". "انشان" از نظر جغرافیایی شمال غربی استان فارس امروزی بوده است. درسنگ نبشته آرامگاه مادر سلیمان (پاسارگاد جعلی) که با خط ایلامی نوشته شده، کورش خود را شاه "خاخام انشان" نامیده است.  اگر کمک مالی یهود به کورش برای شکست بابل در قبال آن آزادی یهودیان زندان بابل  از طرف کورش را درست فرض کنیم، می توان نتیجه گرفت: - حاکیمیتی که کورش آن را "انشان" می نامیده، با توجه به کمک مالی "خاخامان یهود"، حکومت مزبور از طرف اجماع یهود "خاخام انشان" نامیده می شده است. اینکه چرا "خاخام انشان" بصورت هخامنشان/ هخامنشیان در آمده و مفرس شده است، خود داستان دیگری است. اگر مرکب بودن کلمه "هخامنشان"  را قبول کنیم و اتفاقی که بر علیه شاه بابل صورت گرفته به خاطر بیاوریم، ترکیب این کلمه از دو قدرت مالی و نظامی طبیعی به نظر می رسد. بر این اساس اجماع یهود خود را محق میدانسته که به جای "انشان" کلمه "خاخام انشان" بکار برد. بر این اساس کلمه مرکب حل خود را به صورت زیر عیان می کند:

خاخام + انشان = خاخامَنشان.

اگر قبول کنیم، که "خاخامَنشان" شکل فارس جدیدی به خود گرفته است، فرمول زیر بدست می آید:

خاخامَنشان *< خخامَنشان < خخامَنشیان < هخامنشیان.

 

خاخامنشیان (خاخام انشان) ربطی به ایرانیت از جمله فارس بودن نداشته اند

زبانی که به "خاخام انشان"(هخامنشیان) نسبت داده میشود، در آن مفرد، جمع و دو تایی (دو آل) در ضمیر شخصی و اسامی، جنسیت با حرف تعریف (مذکر،مؤنث، خنثی) برای اسم عام، و شش حالت (فاعلی، ملکی، مفعول بی واسیطه، مفعول با واسطه، Ablativ و Lokativ) در جمله موجود بوده است. بعلاوه در مقوله جنسیت (حرف تعریف) هیچ قرابتی نه تنها به زبانهای هند و ایرانی، بلکه به زبانهای هندو ژئرمن هم نداشته است. در زبان "خاخامانشان" مثل زباهنهای اسلاوی جنسیت بصورت پسوند ترکیبی به اسم عام اضافه می شده است. برای بهتر تجسم کردن جدولی از حالات اسم عام در جمله نشان داده میشود. امید است مقبول افتد:

سای و حالت

A-     صرفی

i/u-صرفی 

مذکر

مؤنث /مؤنث

خنثی

مذکر/ مؤنث

خنثی

 

اسم مفرد در حالت فاعلی

-a

-am

-iš/-uš

-iy/-uv

 

اسم مفرد در حالت ملکی

-ahyā, -ahya

-āyā

-

-aiš/-auš

-

 

 اسم مفرد در حالت مفعول بیواسطه

-am

-ām

-am

-im/-um

-iy/-uv

 

 و ابزاریAblativ اسم مفرد در حالت

-āyā

-auš/-auv

 

 

اسم مفرد در حالت قید مکان

-aiy

-āyā

-

-auv/-āvā

-auv/-avā/-uvā

 

اسم مفرد در حالت ندا

 

 

 

 

 

اسم جمع در حالت فاعلی

-ā, -āha

-iya

-

 

اسم جمع در حالت ملکی

-ānām

-ānām

-

-/-ūnām

-

 

اسم جمع در حالت مفعول بیواسطه

-iš

 

 

اسم جمع در حالت ابزاری

-aibiš

-

-

 

 

 

اسم جمع در حالت مکانی

-aišuvā

-āuvā

-

 

 

 

اسم دوتایی در حالت فاعلی و مفعول با واسطه

 

 

-īy

 

 

اسم دو تایی در حالت Ablativ و مفعول بیواسطه

-aibiyā

 

 

-ībiyā

 

 

 اسم دو تایی در حالت مکانی/ ملکی

-āyā

 

 

-īyā

 

 

زبان فارسی برعکس زبان "خاخام انشان" نه جنسیت و حرف تعریف، نه دو تایی برای اسم عام (Dual)، نه پسوند ترکیبی برای بیان حالات اسم در جمله، هیچکدام از اینها را نمی شناسد. در زبان خاخام انشان نه حالات ملکی و مفعول بی واسطه از هم، نه حالت فاعلی بعلاوه "با"  از Ablativ تشخیص داده می شوند[i].

 

 ایشیق سؤنمز، 21.01.2018

 

 

 


 

[i]               Altpersische Sprache* : https://de.wikipedia.org/wiki/Altpersische_Sprache

*            منظور از Altpersisch زبان فارسی نیست، اصلاح رایج و میراث مانده از ادبیات یونان باستان به اوروپاییها می باشد.